چگونه غر زدن و افکار منفی را ترک کنیم؟
در این مقاله از رابینز قصد داریم در مورد اینکه چگونه غر زدن و افکار منفی را ترک کنیم و اینکه غر زدن در زندگی ما چه تأثیری دارد صحبت کنیم.
مدتها پیش، در حالی که از خیابان عبور میکردم، ماشینی با سرعت بالا از گوشه ای به سمتم آمد. به سرعت خودم را به عقب پرتاب کرده و شروع به داد زدن کردم تا توجه راننده را جلب کنم. راننده که متوجه من شده بود به سرعت ترمز گرفت و مسیرش را برای عدم برخورد با من منحرف کرد.
اگر راننده فقط چند ثانیه دیرتر واکنش نشان میداد، من با سر به آسفالت برخورد کرده و به احتمال بسیار زیاد میمردم.
شروع به داد زدن کردم، او را احمق خطاب کردم و به رد شدن از خیابان ادامه دادم، برای من فقط چند لحظه کوتاه زمان برد تا آرامشم رو دوباره به دست بیاورم و وقتی این اتفاق افتاد، زندگی من بدون فکر کردن به اتفاق رخ داده، ادامه پیدا کرد.
اما اگر چند سال قبل این اتفاق برای من میافتاد، همه چیز بسیار متفاوتتر بود.
همین حادثه کوچک به سایر جنبه های زندگی من نیز نفوذ میکرد و احتمالا زمان و انرژی بیشتری را از من میگرفت. احتمالا به خانه میرفتم. وسایلم را پرت میکردم و با هم خونهایم در مورد اینکه راننده چقدر احمق بود، رانندگان بد چقدر میتوانند باعث مرگ شوند، چرا مردم بیخیال شدند و قوانین چقدر بد شده است صحبت میکردم. و قطعا این داستان رو برای خانواده، دوست، همکار و بقیه آشنایان نیز تعریف میکردم.
با هر تعریف، تمام آن ۱۰ ثانیه از اتفاقی که رخ داده رو مرور میکنم و من هربار با هر تعریف به آن واکنش نشان میدهم. سالها طول کشید تا متوجه شدم که چگونه این رویکرد باعث خواهد شد تا از آنچه که هستم منفی تر باشم. ولی این معمولی است؟ نه؟ همهی ما نیاز داریم تا گاهی خودمان را خالی کنیم. خب مشکلش کجاست؟ بالاخره این یک تجربه بود که امکان داشت باعث مرگ شود. حداقل ارزش تعریف کردن را دارد. ندارد؟
این دلیلی است که معمولا خودم استفاده میکنم. و مطمئن هستم شما هم هر موقع که در زندگی غر میزنید از همچین دلیلی استفاده میکنید. از نحوه زنگ خوردن ساعت سر صبح تا مشکلات با خانواده، مدرسه، کار و یا هرچیزی دیگر.
ولی حقیقت بسیار سادهتر از این است: غر زدن همیشه بد است، چه با بهانه و چه بدون آن.
واقعا غر زدن یکی از بدترینهاست
همه مردم غر زدن را دوست دارن. چون راحت و محبوب است و همه از آن خوششان میآید. به همین خاطر وقتی شخصی مثل من بلند میشوم و میگویم که غر زدن به معنای واقعی کلمه به درد نخور است، مورد برخورد مردم قرار میگیرم.
پس اجازه بدید تا یک مساله را روشن کنم – همه حرفهای منفی، غر زدن به حساب نمیآید. حرفهای منفی نیز میتواند مفید باشد. اینگونه صحبتها میتواند باعث تحلیل مشکلات شود، در مقابل ناعدالتیها بایستد، با زورگویی و ظلم مبارزه کند و از این دست اتفاقهای خوب رقم بزند.
ببینید من به شدت آدم غر غرویی بودم. میدونم. هرکسی دلیل خودش را برای غر زدن و شکایت کردن دارد که نشان دهد «اونقدرها هم بد نیست» و «باعث میشه شما حس بهتری داشته باشی» و « باعث حل کردن مشکلات میشود». تمامی این موارد اشتباه است و من این مساله رو به شما اثبات خواهم کرد.
اجازه دهید با هم بعضی از این توجیهاتی که احتمالا استفاده میکنید رو بررسی کنیم:
شما ناچارید در مورد مسائل منفی صحبت کنید تا بتوانید آنها را حل کنید
در واقع تحلیل یک مساله و یا انتقاد در مورد یک شرایط بد به منظور بهبود اوضاع میتواند بسیار مفید باشد. ابدا هیچ مشکلی در آن وجود ندارد. اما آن چیزی که غر زدن و شکایت کردن در پیش دارد آن است که هیچ تغییری در نتیجه صورت نمیگیرد. این فقط صحبت منفی بدون هیچ دلیلی است.
صحبتهای منفی هیچ مشکلی را حل نمیکنند و یا واقعیتی را تغییر نمیدهند. همچنین هیچ راه حل و یا درس یا تجربهای که دوباره با آن مشکل مواجه نشویم را ارائه نمیدهد. به سادگی در این موارد چیز دیگری را مقصر میدانیم. اتهام زدن به همه برای همه مشکلات خیلی ساده است اما چطور است تا گاهی آن انگشت را به سمت خودتان هم بگیرید؟
دنیا به سمت منفی شدن پیش میرود و شما نمیتوانید از آن دوری کنید
ولی، این چه ارتباطی با شکایت کردن و غر زدن دارد؟ بله، درست است که همیشه چیزهای منفی در دنیا وجود دارد. ولی این بدان معنی نیست که شما همیشه در مورد آنها حرف بزنید. شما میتوانید به راحتی بر روی نکات مثبتی که در دنیا وجود دارد تمرکز کنید و درمورد آنها صحبت کنید. ولی این کار را نمیکنید، درست است؟
منظورم من این نیست که شما باید همیشه و در همه جا مثبت فکر کنید و نکات منفی حتی زمانی که اوضاع به شدت بهم ریخته است را نادیده بگیرید. منظور من این است که چیزهایی که باعث غر زدن و شکایت شما در طول روز میشود موارد بسیار بیاهمیتی است و شما به راحتی میتوانید آنها را نادیده بگیرید. در واقع آنها اصلا مهم نیستند مگر آنکه شما به آنها اهمیت بدهید.
داستانی که در ابتدا تعریف شد را به خاطر دارید؟ آن اتفاق میتوانست یک حادثه بی معنی و یا یک اتفاق مرگبار باشد و این به نحوه برداشت من از آن اتفاق بازمیگردد. از طرفی، اتفاقات بد همیشه در حال رخ دادن هستند و خب مساله بزرگی نیست، از طرف دیگر، من یک قربانی در مرکز تمامی این اتقاقات هستم و نیاز به توجه و دیده شدن دارم.
به نظر شما کدام یک از این دو مورد به شما ظاهر بهتری میدهد؟
هرکسی نیاز دارد تا هر از گاهی خودش را خالی کند
این دقیقا مانند شکایت کردن و غر زدن است. خصوصا در زمانهای این چنین، بیشتر از آنکه مفید باشد مضر است. البته تخلیه کردن اعصاب خود ممکن است در ابتدا به شما حس بهتری بدهد ولی مطالعات نشان داده است که در بلند مدت باعث افزایش افکار منفی میشود، شما را عصبانیتر و آشفتهتر کرده و احتمال دارد شما به جای راه حل بر روی مشکلات تمرکز کنید.
با این کار شما در هنگام وقوع اتفاقهای یکسان مجبور به خالی کردن خودتان هستید و این کار خودش انرژی بیشتری را از شما میگیرد. تمام حسها و فکرهای منفی زمانی که راجع به آن صحبت میکنید وارد وجودتان میشود و باعث میشود تا در کل منفیتر از قبل باشید. از طرفی باعث میشود تا شما همواره به دنبال اتفاقاتی باشید که بتوانید از آن شکایت کنید و غر بزنید، حتی اگر به صورت آگاهانه متوجه آن نباشید.
بعد از مدتی این منفیگرایی، پیشزمینه ذهنی شما خواهد شد و شما به شخصی تبدیل میشوید که همواره در حال شکایت کردن و غر زدن است اما هرگز مشکلی را حل نمیکند.
غر زدن را با چیزی بهتر جایگزین کنید
یک راه خیلی خوب برای کم کردن غر زدن این است که توجهتان را به موقعیتی جلب کنید که باعث غر زدن شما شده است. به جای تمرکز بر روی اتفاقی که باعث بروز افکار منفی میشود، سعی کنید یاد بگیرید که چگونه میتوانید جلوی همچین اتفاقاتی رو در آینده بگیرید.
برخی از نمونههای شکایت کردن و غر زدن:
« این اتوبوس احمق برای بار سوم در این هفته نیم ساعت تاخیر داشت و هر بار باعث میشود تا من دیر به محل کارم برسم. واقعا رانندگان بیلیاقتی هستند.»
« محمد واقعا اعصاب خورد کن است، همیشه زمانی که قرار داریم تاخیر داره و دیر میرسه. این پسر واقعا مشکل داره.»
« عجب راننده دیوانهای، نزدیک بود من رو به کشتن بده چون که موقع رانندگی موبایل دستش بود. »
راه حل جایگزین این مسائل
« اتوبوس برای بار سوم با نیمساعت تاخیر رسید. از آنجایی که معمولا این اتفاق رخ میدهد، سعی میکنم تا خودم را به اتوبوس قبلی برسانم و یک برنامه جایگزین هم برای زمانی که ممکن است با اتوبوس به موقع نرسم داشته باشم. من نمیتونم زمانبندی اتوبوسها رو تغییر میدم ولی میتونم شرایط رو برای خودم مناسبتر کنم.»
« محمد همیشه سر قرارهایمان دیر حاضر میشود. از آنجایی که من نمیتوانم روی رفتار او تاثیری داشته باشم میتوانم به قرار گذاشتن با او ادامه ندهم و یا خودم نیز با چند دقیقه تاخیر به آنجا برسم. مثلا به جای ساعت ۷، ۷:۱۵ آنجا باشم.»
« راننده واقعا دیوانه بود، اما همیشه رانندگان بد وجود دارند. باید توی ترافیک هشیار باشم حتی اگر حق با من باشد، همه راننده خوبی نیستند.»
اگر شما در مورد چیزی شکایت میکنید که هیچ ربطی به شما ندارد – عدم اجرای صحیح قانون، رفتارهای افراد مشهور، وضعیت کشور – نتیجه آن دقیقا همان است که قبلتر به آن اشاره کردیم. پس در این شرایط لطفا دهانتان را ببندید و یا فکری به حال آن بکنید. داد زدن در مقابل تلوزیون که چرا شرایط رو به وخامت است مشکلی را حل نمیکند، بلکه مشکل را باید اصولی حل کنید.
با غر زدن و شکایت کردن دنیای اطراف خودتان را نه تنها بهتر نمیکنید بلکه از وضعیت الان نیز بدتر خواهید کرد.
غر نزدن و شکایت نکردن حتی میتواند جالب باشد
با این دید نگاه کنید که: غر زدن و شکایت کردن یکی از اصلیترین نشانههای عدم اعتماد به نفس و کنترل خود است. این باعث میشود تا افکار منفی و حسهای منفی خودشان را از طریق رفتار منفی بدون هیچ دلیلی نشان دهند.
وقتی از این دید به قضیه نگاه میکنید – که این شکایت کردن تنها یک فکر است که هیچ نیازی به توجه کردن ندارن – راه حل بسیار سادهتر میشود.
این کار زندگی شما را تغییر میدهد: متد غر نزدن را امتحان کنید. خیلی ساده و خیلی راحت است و باعث میشود تا شما کنترل بیشتری روی غر زدن و افکارتان داشته باشید. تیم فریس اسم این متد را کنترل واقعی ذهن نامیده است.
دستورالعمل:
- یک دستبند که به سادگی بتوانید آن را دستتان کنید و یا از دستتان بیرون بیاورید برداشته و آن را دستتان کنید.
- هربار که غر زدید و یا از چیزی شکایت کردید، دست بند را روی دست دیگری ببندید. سعی کنید ۲۱ روز را بدون جابجایی دستبند بگذرانید.
- تمام.
درواقع این متد بر روی کاغذ به شدت ساده است. اما در واقعیت بسیار عالی نتیجه میدهد. این یکی از سادهترین و در عین حال تاثیر گذارترین متدهای کنترل فکر است که تا به حال امتحان کرده ام.
قوانین
- غر زدن و یا شکایت کردن یعنی هر بار شما در رابطه با چیزی یا کسی صحبت منفی کردید بدون آنکه راهحلی برای آن مشکل داشته باشید.
- قسم دادن و یا نفرین کردن به عنوان «تاییدیه شکایت» شناخته میشوند و در این سناریو ممنوع است. کیفیت حرفهای شما کیفیت فکرتان را مشخص میکند.
- جابجایی دستبند را هرزمان که احساس ناراحتی یا دلشکستگی کردید انجام دهید، حتی اگر آن را بیان نکردید. کنترل کردن خودتان فقط به معنی کنترل رفتار نیست، بلکه کنترل فکر و احساسات را نیز شامل میشود. اگر نتوانستید غر زدن را حتی در درون خودتان کنترل کنید، باز هم جابجایی دستبند را انجام دهید.
هدف این است که شما از درون اصلاح شوید و تغییر کنید نه اینکه صرفا در مقابل دیگران رفتار مناسبی از خود نشان دهید. اگر احساس کردید در حال اذیت شدن و عصبانی شدن هستید به سرعت اقدامات لازم را برای آرام کردن خودتان انجام دهید. میتوانید با استفاده از عبارتهای چون « اوکی، من آروم هستم، چیز مهمی نیست» جلوی انفجار خودتان (درونی یا بیرونی) را بگیرید. اگر موفق شدید اینکار را انجام دهید نیازی به جابجایی دستبند نیست.
مزایای زندگی بدون غر زدن
به احتمال زیاد شما متوجه نیستید که چقدر شکایت میکنید و یا برای هر چیزی غر میزنید. وقتی من برای اولین بار این متد را امتحان کردم، هر ۱۰ دقیقه یک بار دستبند را جابجا میکردم.
فهمیدن این موضوع واقعا باعث شرمندگی بود. در واقع من اصلا از میزان غر زدن خودم مطلع نبودم تا زمانی که یک جلوه تصویری را به آن اضافه کردم. ولی هرچقدر بیشتر تلاش میکردم تا دستبند را روی فقط یک دست نگه دارم و از جابجایی بپرهیزم، برایم جذاب تر میشد.
واقعا نتیجه بخش بود، در هفته اول غر زدن و شکایت کردنم به شدت کمتر شد، احساس آرامتری داشتم، و به شدت نگاه مثبتی داشتم. هر زمان که سر موضوعی عصبی میشدم دستبند روی دستم به من یادآوری میکرد که: « هی، ارزش ناراحتی را ندارد. اصلا مساله مهمی نیست ».
بر اساس گفتههای نویسنده این چالش حدود ۶ ماه طول کشید تا ۲۱ روز را بدون شکایت سپری کرد. حتی اگر شما نتوانید تمام ۲۱ روز را پشت سر بگذارید، باز هم احساس قدرت بیشتر و اعتماد به نفس بیشتری خواهید کرد. فقط به این دلیل که ریشهکن کردن غر زدن یا شکایت کردن غیر ممکن است، حتی با کم کردن آن هم تغییرات بسیار زیادی را در زندگی مشاهده خواهید کرد. اگر در طول روز ۳۰ بار غر میزدید، کاهش این مقدار به عدد ۱۰ نیز یک تغییر بسیار بزرگ است.
همچنین شما در قضاوت کردن بهتر عمل خواهید کرد. تمرکزتان بیشتر بر روی حل مشکل خواهد بود. این اتفاق باعث میشود تا شما ذهن آرامتری داشته باشید و بهتر تصمیم بگیرید.
از آن دسته از افراد نباشید که همواره در حال غر زدن هستند و دیگران را مقصر میدانند. هیچکس احترامی برای آن دسته از افراد قائل نیست. در مقابل افرادی با اعتقاداتی آرام، که به جای حرف زدن، عمل میکنند و روز به روز پیشرفت میکنند، قابل ستایش هستند.
با این حال شما میتوانید بگویید من اشتباه میکنم یا هیچ ایدهای از حرفهایی که زدم ندارم که در هر صورت به من اثبات خواهید کرد حق با من است.
و در آخر برای شما آرزوی موفقیت می کنم و امیدوارم این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد و اگر شما فکر می کنید دلایل دیگری وجود دارد که باعث می شود غر زدن ما کم تر شود برای ما پائین مقاله کامنت کنید.
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
رویداد تدکس دانشگاه تهران
4.15k بازدید
-
بهترین دوره های سخنرانی و تبدیل شدن به سخنران حرفه ای
3.74k بازدید
-
ارتباط موثر اهرم قدرت و ثروت
3.35k بازدید
-
تحلیل کتاب اثر مرکب دارن هاردی
4.2k بازدید
-
زندگی نامه دارن هاردی و معرفی کتاب های او
4.02k بازدید
-
راه ثروتمند شدن در ایران از نظر اساتید موفقیت
3.8k بازدید
دیدگاهتان را بنویسید