چگونه به ۳ روش ایده پردازی کنیم؟
در این مقاله از رابینز قصد داریم در مورد روش های مهم برای ایده پردازی صحبت کنیم تا در زندگی و کار با ایده های جدید بتوانیم موفقیت های بیشتری را کسب کنیم.
ایده پردازی کنید، ایده پردازی کنید، ایده پردازی کنید، دست نگهدارید. به نظر میرسد در فرهنگی که مدام در پی نوآوری و ساختارشکنی است با تقاضای پیاپی برای نوآوری، تخیلاتمان ته میکشد. برای مبارزه با خاموشی تخیلات، چطور میتوانیم به گونه ای دیگر نگاه کنیم؟ چطور میتوانیم مسائل را از دیدگاه جدید و الهامبخش بنگریم؟ یکراه میتواند بازگشت به تشبیه درخت و زنبور باشد که محصول رابطهی آنها میوه ایست که از گرده افشانی متقابل به وجود میآید. در کار ما نیز، در ارتباط بودن با ایدههای “درختانِ” دیگر به همین میزان میتواند اثربخش باشد.
در صنعت کشاورزی، گرده افشانی متقاطع قدم مهمی در راستای کاهش خطرات تک فرهنگی به شمار میآید زیرا در آن تا حد زیادی بر روی یکگونه گیاهی تأکید میکنیم. این امر، تولیدمثل گیاهی را از طریق گرده افشانی از محیط خارجی تقویت میکند. در فضای تجاری یا سازمانهای خلاق نیز تک فرهنگی خطرات خود را دارد زیرا از روی عادت، هنگام نیاز به ایدههای جدید به منابع، افراد و فرایندهای مشابه گذشته بازمیگردیم. باگذشت زمان، ایدههای اینچنینی زمینه قابل پیشبینی مشابهی ( یکنواختی) پیدا خواهند کرد. یا حتی بدتر از این، اتکای صرف به ایدههای قدیمی و قابلاعتماد خصوصاً زمانی که چیزی وارد میشود و محیط شمارا به هم میریزد به معنای فاجعه است. خوشبختانه مدلهای خوبی از افرادی که همانند زنبور رفتار کردهاند و خلاقانه فکر میکنند و جود دارد، این افراد از یک درخت به درخت دیگر حرکت میکنند و گردههای ایدهها را از جایی بهجای دیگر منتقل میکنند.
بیشک لئوناردو داوینچی مشهورترین نمونه غنی از دستیابی به دانش و تجربه در رشتههای گوناگون تلقی میشود. به عبارت دیگر برای یک نقاش حرفهای بودن، میبایست یک اندیشمند علمی هم باشد و رابطهی میان این رشتهها در نقاشیهایش کاملاً به تصویر کشیده شده است، بهگونهای که ساختار انسانی را با دقت و رئالیسم رسم میکند، به شکلی که برای مردمان آن دوره غیرعادی بوده است.
” بئاتریس پاتر” که به همان اندازه محبوب اما در مقیاس کوچکتر کار میکرد یک دوستدار طبیعت بود که نقاشیهای نمای نزدیک قارچها، پرندگان و جوانب دیگر حیاتی وی در داستانهای Peter Rabbit قابللمس است. این داستانها احساس یک حیاتوحش کوچک بهدقت به تصویر کشیده را منعکس میکند.
این روند همیشه تنها از علم به سمت هنر نیست. در حال حاضر توصیف عبارتی نظیر ” زیبایی ” بیانگر این امر است که قضاوتهای در مورد زیبایی در دنیای تکنولوژی نیز مطرح است. بهعنوانمثال، “استیو جابز” از محاسبات شخصی تا حدودی صرفنظر کرد زیرا عقیده داشت کامپیوتر ممکن است بهاندازه ی هنر طرفدار داشته باشد.
حتی اگر شما در مسیر جستجو درختان جدید و عجیبوغریب همانند داوینچی یا پاتر بلندپرواز نیستید، میتوانید عادت گردهافشانیهای متقاطع را با انجام کارهای ساده و منظم در خود وجود آورید.
با خودتان ملاقات کنید
در مقالهای تحت عنوان “روش هنرمند” جولیا کامرون یک روش هفتگی را پیشنهاد میکند که از آن با عنوان “ملاقات هنرمند” یاد میکند. لازم به ذکر است، ملاقات هنرمند به معنای ملاقات کاری در کارهای خلاق و منظم تان نیست. در عوض بدین معناست که میتوانید با دیدن چیزهایی که ازنظر هنری تغذیه و تحریک میشود، الهامات و تخیلات خود را تقویت کنید.
بنابراین اگر شما فردی هستید که رمزهای کامپیوتری مینویسید و امرارمعاش میکنید، میبایست هفتهای یکبار به گالری نقاشی بروید و یا بعدازآن به کتابفروشیتان سر بزنید و یک رمان جدید خریداری کنید.
اگر یک نویسنده هستید، باید دوشنبه صبحها در یک باغ قدم بزنید یا یک جمعه هرماه را در کلاس آشپزی شرکت کنید. چهبسا در حین نقاشی یک صدف، بخواهید یک مشکل فوری را برطرف کنید اما هدف ملاقات هنرمند بیشتر هدایتکننده است تا دستوری. در عوض، ایده شمارا غنی میکند، شمارا سرشار از ایده های گسترده، الهامبخش و قوی میسازد تا به حیات خلاقانه خود ادامه دهید.
در مورد زندگیهای خلاقانه مطالعه کنید
مجموعه ای از زندگی افرادی که فارق از پیشینه شان بهصورت الهامبخش زندگی کردهاند وزندگی اثربخشی داشتهاند، تهیه کنید. زندگینامهها و راهنماهای “چطور” از جمله دیگر منابع شگفت انگیر می باشند زیرا ذهن شمارا به سمت راهبرچسبها یکروزه و مسیر زندگی سوق میدهند.
همانطور استیفان کینگ در مقالهای از نوشتن یا خواندن و تقلید از روال صبحگاهی یک ورزشکار محبوب میگوید، از کار کردن چه فوایدی به دست آوردید؟
بهعنوانمثال، در “کار عمیق” ، یک متخصص امور رایانه در کال نیو پُرت ، زندگی الهامبخش روانکاوی به نام کارل یونگ را که در یک ساختمان در یک جنگل کار میکرد تا ایده های خود را بهدوراز شلوغی روزگار خودش خلق کند را توصیف میکند. اگرچه شکاف بزرگی میان علم کنونی کامپیوتر و روانشناسی یونگ وجود دارد. نیوپُرت از کار وی الهام میگیرد تا توجیهی برای دوری خودش از پج پچ های رسانههای اجتماعی امروزه ارائه دهد.
با ذهن مبتدی خود در ارتباط باشید
این مسئله که فرد در جستجوی علم و دانش، خود را در موضوئی بد ببیند و اینکه با کنجکاوی کامل و عدم اطمینان با این فرایند در ارتباط باشد، میتواند برای خودش بسیار الهامبخش باشد.
در رشتههایی که با آنها آشنا هستیم تمایل داریم که با رویکردی که قبلاً داشتهایم با مشکلات و پروژهها روبرو شویم. اما چگونه به شکار مگسها میپردازید؟ قلابدوزی؟ ذوزنقهی در حال پرواز؟
تجربیات بسیار جدید نیازمند بررسی و توجه دقیق و تفکر متمرکز از نوعی هستند که ممکن است در رابطه با شایعترین و درعینحال مهمترین کار خودمان ازدستداده باشیم.
تجربه کردن مسائل جدید و اینکه در مورد جهان بیشتر بدانید زندگی را غنی و بامعناتر میکند و آن را به یک هدف تبدیل میکند. اما ازنظر علمی، نهتنها به شما ابزار میدهد بلکه روشهای مختلف تفکر را هم ارائه میکند و به ما این امکان را میدهد تا شیوههای جدید هیجانانگیز کارمان را کشف و نوآوری کنیم.
امیدوارم این مقاله برای شما مفید باشد و بعد از خواندن این مقاله توانایی ایده پردازی شما تقویت شود، اگر شما فکر می کنید مطالب دیگری برای خلق ایده سازگار است برای ما پائین همین مقاله کامنت کنید.
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
رویداد تدکس دانشگاه تهران
4.08k بازدید
-
بهترین دوره های سخنرانی و تبدیل شدن به سخنران حرفه ای
3.69k بازدید
-
ارتباط موثر اهرم قدرت و ثروت
3.3k بازدید
-
تحلیل کتاب اثر مرکب دارن هاردی
4.16k بازدید
-
زندگی نامه دارن هاردی و معرفی کتاب های او
3.98k بازدید
-
راه ثروتمند شدن در ایران از نظر اساتید موفقیت
3.77k بازدید
دیدگاهتان را بنویسید